یکشنبه، آبان ۲۲، ۱۳۹۰

2501

چند روزه دفترچه گرفتم انداختم رو میز انگار نه انگار 2روز دیگه مهلت ثبت نام تموم میشه.چقدر تفاوت بین الانمو 3سال پیش که با چه شوقی و دلهره ای واسه کنکور ثبت نام کردم!

عکس اسکن شده ندارم. ..شادیم میاد برم کافی نت.از کافی نت بدم میاد.کافی نتا اینجا پره پیرزن پیرمردای بدبختی که از ده میان یا واسه یارانه و وام و کوفت وزهرمار.یه بار رفتم دیدم بیسوادی و فلاکت و فقرمردم رو واسه خاطر 500هزار وام سرکاری.دیگه نرفتم.

یادم میاد 3سال پیش یه عکس رو یه سی دی داشتم.میگردم دنبالش.راحتتر از اونی که فکرشو میکنم پیداش کردم.

میذارمش تو لپ تاپ یه سری آهنگم توش هست.همزمان عکس ویکی از آهنگارو پلی میکنم.واااااای.قلبم تیر میکشه!!!آره ویژگی این آهنگای لعنتی اینه که آدمو بسوزونن.ولی آخه اینطوری؟!!!تمتم بند بند وجودم تیر میکشه.یاد 3 سال پیش و اون همه اضطراب و خوشی یه جا میاد تو کله ام:(لعنتی.

دفترچه رو میندازم روی میز.حوصله پر کردن فرم کنکورارشد!رو ندارم.





هیچ نظری موجود نیست: